یادداشت های یک دانش جو

برای ساختن باورهایی استوارتر و ریشه دارتر

یادداشت های یک دانش جو

برای ساختن باورهایی استوارتر و ریشه دارتر

یادداشت های یک دانش جو

نوشتن برایم همچون مشق اندیشیدن است. می نویسم پس هستم!

دنبال کنندگان ۷ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۸ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

نقدی بر روش های انگیزه آفرینی در فعالیت های فرهنگی

انگیزه سازی

ایستگاه اول:
برای ثبت نام ترم جدید زبان رفته بودم. لیست تخفیفات را نگاه کردم:

"حافظ قرآن 30 درصد
حجاب 10 درصد
..."


ایستگاه دوم:
نتایج کنکور ارشد که اعلام شد، گفت: چقدر حیف شد! اگر حافظ قرآن بودی می توانستی هر دانشگاهی که دلت می خواهد رایگان ثبت نام کنی!
در دل آرزو کردم: کاش حافظ قرآن بودم...
کمی بعد، در خیابان، بنر بزرگی توجهم را جلب کرد. رویش نوشته بود:

"حفظ قرآن
دوره چهارساله
آیا می دانید مزایای حفظ قرآن چیست؟
می توانید محل خدمت سربازی خود را انتخاب نمایید.
در هر دانشگاهی که می خواهید به طور رایگان به تحصیل بپردازید.
..."

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۳۶
الهام یوسفی

داستانهای فکری برای کودکان ایرانی

اشاره: آموزش فلسفه به کودکان، از جمله مباحثی است که در دهه‌های اخیر به طور روزافزون، در کشور ما مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این برنامه، در حقیقت رشد عقلانیت، کمک به حقیقت یابی، رشد ارزش شناسی و ارزش‌گذاری، رشد اخلاق و فضایل اخلاقی و رشد همه جانبه شخصیت است. اخیراً شاهد انتشار کتاب هایی در این زمینه با عنوان "داستان‌های فکری برای کودکان ایرانی" به همت دکتر رضا علی نوروزی و همکارانشان در مرکز مشاوره مهرآفرین اصفهان بوده‌ایم که با ایشان گفتگویی را انجام داده‌ایم:

  • لطفا ابتدا کمی درباره آموزش فلسفه یا به بیان دیگر تفکر فلسفی به کودک و اهداف آن توضیح دهید.

بچه ها طبق آموزه‌های دینی ما با یک خمیرمایه و سرشتی به دنیا می‌آیند که به آن فطرت می‌گوییم. یکی از این بن­ مایه های فطری آدمی، حقیقت­ جویی و کنجکاوی است. فیلسوفان هم طبق ادعایشان در پی یافتن حقیقت­ هستند، البته به صورت مدلل و مستدل. برخی از اندیشمندان بر این باورند که کودکان فیلسوف هستند، از جمله نیچه که اعتقادش بر این است که کودکان فیلسوف هستند، چون صادق اند، دنبال حقیقت واقعی اند و ماسک به چهره نمی زنند؛ مثل کاری که سقراط می‌کرد، صادق بود، دروغ نمی‌گفت و نمی‌خواست سر کسی شیره بمالد. بچه‌ها دقیقاً اینطوری ­اند. اما اینکه تفکر فلسفی یا کار فلسفی با کودکان چه جوری شکل گرفت: در دانشگاه مونتکلیر فردی به نام ماتیو لیپمن در رشته فلسفه تدریس می­کرد. سوالاتی از دانشجویان لیسانس و فوق لیسانس خود می پرسید که خیلی سخت نبود، اما نمی‌توانستند جواب دهند. به فکر ف رو رفت که چرا این دانشجویان منطق، قدرت تجزیه و تحلیل و به تبع آن تمیز امور را و در نهایت تشخیص درست از نادرست را ندارند. لیپمن به این نتیجه رسید بچه های ویژگی‌های لازم را برای فلسفیدن و تفکر فلسفی یا چون و چرا کردن و کنار هم قرار دادن مطالب و مباحث و رسیدن به نتایج صحیح دارند، لذا با خود اندیشید چرا صبر کنیم تا اینها بزرگ شوند و بعد شروع به آموزش­ شان بکنیم. آموزش منطق، تفکر منطقی و فلسفی را از همین کودکی شروع کنیم. لذا رویکردی را ابداع کرد به نام پی فور سی (p4c) یا فلسفه برای کودکان که نحله­ هایی در استرالیا، انگلستان، امریکا و کانادا هست که این رویکرد را پیگیری می کنند.

  •  برنامه فبک توسط افراد و موسسه های متعددی مثل پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یا بنیاد حکمت صدرا دارد انجام می شود و پژوهش­ های مختلفی در این باره صورت می گیرد و فصلنامه‌های هم در این زمینه منتشر می کنند. تفاوت رویکرد و کار شما با آنها در چیست؟
۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۳۶
الهام یوسفی

جشن نکوداشت اصفهاناز روز سوم تا نهم اردیبهشت ماه امسال به مناسبت هفته نکوداشت اصفهان برنامه­ های مختلفی برگزار شد از جمله اجرای نمایش و تئاتر خیابانی در میدان امام یا نقش جهان. به همراه یکی از دوستانم برای تماشای این مراسم راهی میدان امام شدیم. توریست­ های زیادی آمده بودند. بچه های دبستانی هم به همراه معلمان شان شرکت کرده بودند.

گزارش من از این رویداد دو بخش دارد: بخش اول روایت کودکان از این جشن و بخش دوم یک روایت تصویری از حاشیه این جشن. آنچه در لحظه اول توجه من و دوستم را جلب کرد، کیفیت پایین نمایش ها از لحاظ محتوا بود. آنچه ما دیدیم و شنیدیم پخش موسیقی به همراه اجرای حرکات طنز بود. هر چند به ظاهر سناریو و داستانی پشت سر آن بود، اما چون قوت و تناسب لازم را با مخاطب نداشت، آنچه در عمل بیش از همه نمود پیدا می کرد، موسیقی بود تا انتقال محتوایی مفید و آموزنده درباره اصفهان یا شخصیت­ های تاریخی و امثال آن.

کمی که گذشت متوجه حرفهای بچه ها با یکدیگر و خطاب به معلمان­شان شدیم. از آنجا که رشته تحصیلی من علوم تربیتی و رشته دوستم هم روانشناسی بود، به حرکات و حرفهای بچه ها علاقه مند شدیم و با کنجکاوی به آنها گوش دادیم و تصمیم گرفتیم نظرات بچه ها را ثبت و ضبط کنیم.

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۲۹
الهام یوسفی

حسن میانداریاشاره: آنچه می خوانید متن سخنرانی دکتر حسن میانداری در همایش ترویجی فلسفه علم در دانشگاه صنعتی اصفهان (اردیبهشت 1388) است. همایشی که برای من از بهترین و ماندگارترین خاطره ها و تجربه های زندگی ام شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم سخنرانی دکتر میانداری را که درباره نسبت علم و اخلاق است برای علاقه مندان پیاده سازی کنم. امیدوارم شما هم مثل من از خواندنش لذت ببرید:


 

همان طور که می دانید فلسفه علم یک معرفت درجه دو و علم یک معرفت درجه یک است. علم در مورد عالم خارج است، موضوع آن چیزی است در عالم خارج، اما موضوع فلسفه علم، خود علم است.

ادعای بنده در مورد نسبت علم و اخلاق این است که:

1) اخلاق در معرفت علمی درجه یک ما می تواند بسیار موثر باشد و یکی از مشکلات و بلکه مشکل اصلی علم درجه یک ما اخلاق است.

2) همچنین اخلاق در شناخت علم که کار فلسفه علم است، می تواند خیلی مؤثر باشد. موضوع بحث من در این دو مورد است.

در درجه اول می خواهم ادعا و تا حدی استدلال کنم که اگر اخلاق را وارد علم کنیم، علم درجه یک ما و شرایط ما از لحاظ تولید علم بهتر خواهد شد و دوم اینکه اگر می خواهید، علم را بشناسید اخلاق را بشناسید. این یک قاعده کلی است که اگر می­ خواهید چیزی را بشناسید، چیزهای دیگری را که نزدیک یا دور به آن چیز است بشناسید. خیلی اوقات شما خودتان را در آینه دیگران و با مقایسه دیگران می­ شناسید. در مورد علم هم همین طور است. تا حدی مقایسه علم و دین در جامعه ما به شناخت علم کمک کرده، ولی جای اخلاق خالی است.

سه رویکرد مهم در اخلاق

در اخلاق سه رویکرد مهم وجود دارد:

1) اخلاق توصیفی (Descriptive ethics): اخلاق توصیفی کار علم است، علوم مختلف اخلاق را توصیف می­کند. می توان از دیدگاه علمی به آن نگاه کرد که چرا چیزی به نام اخلاق وجود دارد. مثلاً روانشناسی به ما توضیح بدهد که اخلاقی که ما داریم و خصوصیات اخلاقی ما چیست. به نظر من نظریه تکامل زیستی داروین بیش از خیلی از علوم می تواند اخلاق انسان را توضیح دهد.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۱۷
الهام یوسفی

اشاره: "فراوانند انسان‌هایی‌ که‌ در طول‌ زندگی‌ خطای‌ تاکتیکی‌ نمی‌کنند اما خطای‌ استراتژیک‌ عظیم‌ دارند یعنی‌ کل‌ زندگی‌ را می‌بازند اما در ریزه‌کاری‌ها وسواس‌ دارند".[1] در این یادداشت از منظری عام – نه تخصصی- به مفهوم استراتژی[2] و تفکر استراتژیک نگریسته شده است. از این رو تنها به توضیحاتی اندک درباره معنای اصطلاحی استراتژی اکتفا می کنم و سپس برداشت خود را درباره اهمیت تفکر استراتژیک می آورم.

استراتژی و تاکتیک چه تفاوتی با هم دارند؟

آیا داشتن نگاه و رویکرد استراتژیک به مسائل در زندگی روزمره یا حرفه­ای همه انسانها ضرورت دارد یا امری تشریفاتی است؟ به عبارت دیگر اگر کسی نگاه و تفکر استراتژیک نداشته باشد، آیا با مشکل اساسی در زندگی خود مواجه خواهد شد؟ یا اینکه تفکر استراتژیک دانشی ویژه­ افرادی خاص -برای مثال مدیران- است؟

مفهوم لغوی استراتژی برگرفته از واژه یونانی "استراتگوس" به معنای ارتش، فرماندهی ارتش یا تدبیر فرمانده است. این واژه بیشتر در زمینه و بافت نظامی به معنای فن اداره جنگ و طرح ریزی نقشه برای جنگ به کار می رفت و بعدها به تدریج در حوزه­ های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز رواج یافت. به طور کلی "استراتژی آگاهی­ های منظمی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدفهای مورد نظر نشان می­دهد".[3]

استراتژی، عالی­ترین سطح از سطوح چهارگانه مدیریت است که چگونگی دستیابی به اهداف را مشخص می­کند. این سطوح به ترتیب عبارتند از: سطح تکنیکی[4]، سطح تاکتیکی[5]، سطح عملیاتی[6] و سطح استراتژیک یا راهبردی[7].

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۱۰
الهام یوسفی

داستان زندگی صدرای شیرازی به قلم زنده یاد نادر ابراهیمیNader Ebrahimi

  از همان ابتدا که شروع به خواندنش می کنی، در می یابی که با بقیه کتابها تفاوت محسوسی دارد. نخست آنکه بیان داستانی تاریخی به زبانی ادبی، شیوا و دلنشین موجب می گردد که خستگی و ملالتی که در سایر کتب تاریخی احساس می شود، جای خود را به شیرینی و حلاوتی ماندگار بدهد. دیگر آنکه فضاسازی کتاب از زندگی و وقایعی که برای صدرای شیرازی رخ می دهند، تو را قدم به قدم با او همراه می سازند؛ خود را در کنار او می یابی، گاهی به خاطرات گذشته اش سفر می کنی و در شادیها و غمها و در کوران حوادث با وی همراه و همدل می شوی و دوباره به زمان حال باز می گردی.

این کتاب، ذکر وقایع تاریخی صرف نیست که داستان زندگی یک فیلسوف بزرگ و شرح سفرهای فکری اوست! اگر می خواهی تو هم با ملا همسفر شوی پس بار سفر بربند که راهی پرفراز و نشیب داریم و پیمودن این راه جز با چنگ زدن به ریسمان اندیشه و عبور از دره های جهل و خرافه ممکن نیست!

صدرای کوچک برای تو از اندیشه های بزرگش سخن می گوید، اندیشه هایی که لحظه ای او را آرام نمی گذارند تا همچون دیگر کودکان به بازی سرگرم شود. راستی به نظر تو در ذهن یک فیلسوف کوچک چه می گذرد؟! می خواهی با هم به ذهن او سرکی بکشیم؟
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۳۸
الهام یوسفی

گفتگو با دکتر نوروزیدکتر رضا علی نوروزی

اشاره: دکتر رضاعلی نوروزی دکترای تخصصی فلسفه تعلیم و تربیت و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان است. دکتر نوروزی همچنین یکی از بنیانگذاران “موسسه خیریه مهر” و در حال حاضر مدیر "مرکز مشاوره مهرآفرین" در اصفهان هستند. گفتگویی را با ایشان جهت معرفی مرکز مشاوره مهرآفرین و آشنایی با فعالیت­های این مرکز انجام داده ایم که از نظر می گذرانید:

 

-        به عنوان اولین سوال لطفا بفرمایید مرکز مشاوره مهرآفرین در چه زمانی و با چه هدفی شروع به کار کرد؟

مرکز مشاوره مهرآفرین سال 1388 فعالیت خود را به طور غیررسمی شروع کرد و از سال 1390 پس از دریافت مجوز از بهزیستی به نام موسسه خیریه مهر پیامبر اعظمِ (ص) اصفهان به طور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. بنده هم به عنوان عضو هیات موسس خیریه و اولین مدیر عامل موسسه خیریه مهر در کنار مرکز مشاوره بودم و از سال 1391 مدیریت مرکز مشاوره مهرآفرین به عهده بنده گذاشته شد. در واقع این مدیریت جدید، نگاه جدید و تیپ کارهایی که الآن در مرکز انجام می شود از سال 1391 شکل گرفته است.

-        آیا مرکز مشاوره با موسسه خیریه مهر ارتباطی دارد و بخشی از آن به شمار می رود؟

بله. موسسه مهر پیامبر اعظم (ص) یک موسسه خیریه ماهیتاً فرهنگی است که یکی از زیرمجموعه های آن مرکز مشاوره مهرآفرین است. درآمد مرکز مشاوره هم صرف کارهای خیریه می شود.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۰۰
الهام یوسفی

باب اسفنجیتفکر اسفنجی، سیمانی یا غربالی

تحقیقات نشان می­دهند که خوردن روزانه یک عدد آسپیرین، احتمال تکرار حمله قلبی را تا 55 درصد کاهش می­ دهند.

خوردن غذا در ظروف مسی در درمان بیماری­های آرتروز و درد مفاصل موثر است و نیاز بدن به مس را تامین می کند.

از وقتی کرم حلزون استفاده کرده ام، پوستم شفاف شده و دیگر از چین و چروک خبری نیست. شما هم امتحان کنید!

اینها تنها چند نمونه از انبوه اطلاعات و اخباری است که روزانه با آنها مواجه هستیم. اما واکنش شما به این اطلاعات چگونه است؟ آیا برای اینکه دچار حمله قلبی نشوید از این به بعد روزی یک عدد آسپیرین می خورید، برای تامین مس بدنتان در ظروف مسی غذا درست می کنید یا آرزو می کنید که از کرم حلزون به پوست خود بمالید تا پوست­ تان شفاف شود؟

یک شیوه واکنش این است که هر سخنی را می شنویم یا می خوانیم، کاملا بپذیریم و تصدیق کنیم. واکنش دوم این است که هر سخن یا مطلبی را که با اطلاعات و معلومات قبلی ما تناقض دارد، رد کنیم. واکنش سوم این است که قبل از قبول یا رد یک سخن، آن را از فیلتری خاص عبور دهیم و عیار و ارزش آن را بسنجیم.

دسته اول افرادی هستند که دارای ذهن اسفنجی اند. یعنی مانند یک اسفنج که آب را به خود جذب می کند، هر نظر یا سخنی را به راحتی و بدون هیچ چون و چرایی می پذیرند. افرادی که ذهن خود را با هر نظری سازگار می کنند و تغیر می دهند و حتی ممکن است در برابر زلزله ­های فکری چندین ریشتری (باورهای متناقض) نیز ذره ای دچار تزلزل و اضطراب نشوند!

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۳
الهام یوسفی